دورهمی طحافها در بازار اوزار، سهراه طرشت
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۸۵۴۸
همشهری آنلاین - بهاره خسروی : خیابان آذربایجان در پازل یازدهم شهر تهران ،که این روزها در دلش کلی مغازه و بازار رنگارنگ جای گرفته است، برای ریشسپیدان این محله پر از خاطره نوستالژیک است. آنها هر روز صبح را با صدای کوبیده شدن سم اسب های ارتش آغاز میکردند که هر روز به قول امروزیها برای معاینه فنی (رسیدگی به وضعیت سلامت و واکسیناسیون) مسیر خیابان حشمتالدوله (آذربایجان) را بالا و پایین میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرسه زدن و خرید از بساطیهای بازار «اوزار»، عطر دلانگیز کبابهای خوشمزه محمود کبابی که تا هفت محله آن ورتر هم می پیچید؛ بچههای مدرسه داریوش که زنگ آخر دل دل می کردند تا زودتر صدای زنگ مدرسه بلند شود که راهی مغازه آقای مرادی برای نوش جان کردن مسقطی های خوشمزه شوند؛ تماشای فیلم در سینما اسکار که بعدها از سوی شانجانیهای مقیم مرکز خریداری و تبدیل به حسینیه برای اهالی شانجان شد؛ و ... خاطره آن سالهای اهالی خیابان آذربایجان را شکل میدهد.
همان گونه که ذکر شد، یکی از جاذبههای این خیابان برای اهالی تهران قدیم بازار معروف «اوزار» بود. آن زمان که مثل امروز تهران هنوز استخوان نترکانده بود و تعداد محله ها کمتر از انگشتان دو دست بود و به طبع مغازههایی هم که اقلام و مایحتاج مورد نیاز مردم را عرضه می کردند ، محدود بودند. بازار اوزار در خیابان میرفارسی امروز پشت بازار فروش ظروف یکبار مصرف تشکیل میشد که یکی از نوستالژیهای اهالی محله حشمتالدوله حوالی خیابان آذربایجان است.
این بازار پاتوق طحافها و چرخیهای دورهگردی بود که از سولقان ، کن و روستاهای اطراف تهران بار میآوردند و در سه راه طرشت بساط می کردند. بار این دورهگردها اغلب میوه و صیفیجاتی مانند کدو، بادمجان ، سیب زمینی و پیاز یا سبزیجات تازه بود. آنها هر روز خدا از سر صبح با سر و صدای زیادی مسیر تهران و انتهای اراضی طرشت را پیش می گرفتند و حوالی سهراه طرشت حد فاصل خیابان کمالی و آذربایجان بساط شان را پهن می کردند. اهالی اغلب سعی می کردند صبح زود برای یک خرید گل بار طحافها راهی این بازار شوند.
کد خبر 730661 برچسبها هویت شهری منطقه ۱۱ تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هویت شهری منطقه ۱۱ تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۸۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایت عشقی در خیابان جردن
به گزارش خبرنگار جامجم، ظهر بیستوششم فروردین امسال زنی با پلیس ۱۱۰تهران تماس گرفت و اطلاع داد زن و مردی در خیابانی در محله گاندی تهران مشغول دعوا هستند و مرد با چاقو ضربههایی به زن جوان زده است. همزمان با حضور ماموران در آنجا معلوم شد زن ۳۹ساله براثر اصابت ۱۹ضربه چاقو زخمی شده که به بیمارستان منتقل و ساعاتی بعد فوت شد. همچنین در تحقیقات از شاهدان معلوم شد ضارب، گوشی مقتول را هم برده است. با تحقیقات محلی هویت مقتول به دست آمد که همان حوالی ساکن بود. بعد از آن خانوادهاش شناسایی و خواهرش در تحقیقات گفت: خواهرم از شوهرش جدا شده و فرزندی داشت و در خانه اجارهای زندگی میکرد. با شاهرخ که سه سال از خودش کوچکتر بود دوست شده و قصد ازدواج داشتند. مدتی بود که اختلاف داشتند و گمان میکنم او قاتل خواهرم باشد.وقتی ماموران تصویر شاهرخ را به شاهدان جنایت نشان دادند، آنها او را بهعنوان متهم فراری معرفی کردند. وی تحت تعقیب بود تا اینکه دو هفته بعد رد او را در خانه روستایی پدرش در استان گلستان به دست آوردند و با حضور در آنجا متهم محاصره و بازداشت شد. متهم برای ادامهتحقیقات به شعبه هشتم بازپرسی جنایی تهران منتقل شد و گفت: پنج ماه پیش برای خرید به پاساژی در میدان ونک رفته بودم که با مقتول اتفاقی آشنا شدم. فهمیدم طلاق گرفته و بچه دارد. ارتباطمان ادامه داشت و به هم علاقهمند شده و قصد ازدواج داشتیم اما از یک هفته قبل شرایط عوض شد. دیگر مرا دوست نداشت. به تلفن و پیامهایم بیتوجه بود. میگفت قید ازدواج با او را بزنم. همین سردی رفتارش باعث شد که به او شک کنم. از کارم اخراج شده و حالم بد بود. سوءظن رهایم نمیکرد. رفتم چاقو خریدم و با او قرار گذاشتم. میخواستم به زور گوشی را از دستش بگیرم و آن را بررسی کنم. گوشی را نمیداد با شدت گرفتن درگیری ضربههایی به او زدم که فقط چهار ضربه آن را یادم هست.
متهم به قتل ادامه داد: وقتی افتاد گوشی را برداشته و فرار کردم. به محله امام حسین(ع) تهران رفته و گوشی و چاقو را در سطل زباله انداختم. نزد خانوادهام رفته و بعد از دو هفته دستگیر شدم.
سالار صنعتگر، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف متهم به قتل او در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.